شکل دیگر عزاداری در اراک به راه افتادن دسته‌های سینه‌زنی و عزاداری است. حدود سی دسته سینه‌زنی و زنجیرزنی و سقایی وجود داشت که اکثرا دارای تشکیلات منظم و مرتبی بود.

این هیئت‌ها در تمامی روزهای عزا و اعیاد سال جمع می‌شدند ودر مسیرهای مشخص به راه می‌افتادند و مراسمی را به جا می‌آوردند.

در ماه محرم پس از اجتماع در یکی از مساجد محله خود به طرف مساجد و تکیه‌ها به راه می‌افتادند و پس از طی کوچه‌ها و خیابان‌ها به محل برپایی عزاداری می‌رسیدند و مراسم را انجام می‌دادند.

در دهه اول محرم، هر شب که به شب عاشورا نزدیکتر می‌شد، تعداد نفرات عزادار افزوده می‌شد به‌طوری‌که در شب نهم و دهم محرم، تعداد بعضی هیئت‌های سینه‌زن به هزار نفر می‌رسید.

تشکیلات هیئت‌های زنجیرزنی مختصرتر بود و هیئت‌های سقایی فقط با یک پرچم حرکت می‌کردند. هر کدام از این هیئت‌ها در هر شب برنامه مخصوص داشتند و با مسیر مشخصی که در تمام سال‌های قبل رفتار می‌کردند در طول مسیر حرکت می‌کردند.

در شب نهم، هر هیئت به مسجد مخصوص خود می‌رفت. با توجه به رقابتی بودن این مراسم در شهر اراک، اگر دو هیئت از دو محله مختلف در یک مسیر به‌هم برخورد می‌کرد، برای اینکه هر دسته عظمت خود را به دیگری ثابت کند با صدای بلندتر و هماهنگتر و یک صدا شعار خیابانی خود را می‌گفتند.

هیئت‌های سینه‌زن از روز سوم به حرکت درمی‌آمدند و سینه‌زن‌های (محله قلعه) محله‌های عباس‌آباد و منق‌آباد و یک هیئت سقایی پس از اجتماع در مسجد خود از ساعت ۹ صبح وارد بازار می‌شد و تا آخر بازار که طول آن حدودا یک کیلومتر است، مدام با نوحه مخصوصی سینه می‌زدند و در انتهای بازار جلسه ختم می‌شد و برای نهار نذری به خانه میزبانی که از قبل تعیین‌شده می‌رفتند. دقیقا همین برنامه بعداز ظهر از ساعت ۴ تا ۷ بعدازظهر توسط محله حصار انجام می‌شد.

روز چهارم پنج هیئت عزادار به اجرای مراسم می‌پرداختند. با توجه به اینکه در روزهایی که به عاشورا نزدیکتر می‌شد، مراسم‌ها در روز مفصل‌تر از شب با الحاقات مختلف ازجمله چهلچراغ، طبق و حجله (محتوی چراغ‌های متعدد از لامپ که با باطری روشن می‌شد) و آلات موسیقی شامل شیپور و سنج و دهل و طبل و فلوت و قره‌نی به اجرای مراسم می‌پرداختند.

افراد شرکت‌کننده در مراسم سینه‌زنی همگی پیراهن مشکی یکدست وحتی عده‌ای از ایشان شلوار مشکی نیز می‌پوشیدند‌.
شبیه‌خوانی(تعزیه) ثابت بیشتر در روستاهای اراک انجام می‌شد و در خود اراک نیز پس از دهه اول محرم و در ماه صفر در بعضی مساجد و برخی منازل برپا می‌شد‌.

از ویژگی‌های این نوع شبیه‌خوانی این بود که منحصرا در شب انجام می‌شد و در هر محلی گروهی شبیه‌خوانان و تعزیه ‌داران حیاط منزل خود را آماده می‌کردند.

در وسط حیاط، سکوی اجرای شبیه‌خوانی را آماده می‌کردند و اطراف حیاط را با فرش می‌پوشاندند تا عزا‌داران و تماشاچیان بتوانند در آنجا مستقر شوند‌. مراسم از ساعت ۸ شب آغاز می‌شد و کودکان از عصر برای گرفتن جای مناسب برای خود و خانواده‌هایشان به حیاط مورد نظر مراجعه می‌کردند.

پس از مستقر شدن همه عزاداران با صدای شیپور و طبل آغاز شبیه‌خوانی اعلام می‌شد‌. هر شب مخصوص یک مجلس شبیه‌خوانی بود از جمله مجلس شهادت حضرت علی(ع)، امام حسن(ع)، امام رضا(ع)، حضرت عباس(ع)، حضرت علی اکبر(ع)،حضرت مسلم و دو طفلان، شبیه مختار، ورود اهل بیت امام حسین (ع) به کوفه و شام را می‌توان نام برد. مردم اراک به غیر از ایام محرم و صفر در ایام سوگواری دیگر در طول سال نیز گروه‌های مذهبی در منازل و مساجد به عزاداری می‌پرداختند.

با توجه به نظریه بهرام بیضایی در کتاب «نمایش در ایران»، تعزیه سیار را تعزیه دوره‌ای نیز می‌نامند.

در تعزیه دوره‌ای چندین دسته شبیه گردان با فاصله معین به‌طوری‌که اجرای یک دسته مزاحم اجرای دسته دیگر نشود، هر کدام خلاصه یک دستگاه تعزیه را که بیان کننده وقایع ده روز اول محرم را به ترتیب نمایش می‌دادند‌.

تماشاگران در سراسر محوطه وسیعی جمع بودند. چون کار دسته اول تمام می‌شد، کمی بالاتر می رفت تا همان دستگاه را برای گروه دیگری از تماشاچیان اجرا کند و دسته دوم جای او را می‌گرفت و دسته سوم جای دسته دوم را می‌گرفت تا انتهای مجلس شبیه‌خوانی.

هر کدام از شبیه‌خوانان، به ترتیب بخشی از خلاصه وقایع کربلا را با هم در ضمن حرکت در نقاط مختلف شهر یا میدان شهر نمایش می‌دادند. این شکل نمایش در برخی از شهرهای ایران مانند اراک ، اردبیل ، همایون‌شهر و ... رایج بود و ظاهرا شکل ترکیبی ویژه‌ای از حرکت دسته‌های عزاداری و آیین‌های نمایش‌گونه‌ای که در آغاز تکوین و پیدایش تعزیه ثابت و میدانی در اواسط یا اواخر دوره صفویان در روزهای تاسوعا و عاشورا برگزار می‌شد.

آقای شهیدی بر چهار شیوه اجرایی تاکید دارند که در اراک همان شیوه تعزیه دوره‌ای بهرام بیضایی و دو شیوه اول که آقای شهیدی به عنوان تعزیه دوره‌ای اعلام کردند، صادق است.

حال با توجه به نظریات ذکر شده به جزئیات اجرایی تعزیه سیار در اراک می‌پردازیم. چون این نوع عزاداری و شبیه‌خوانی شاید به نوبه خود به این شکل که در اراک اجرا می‌شد در تمام ایران بی‌نظیر باشد، بنابراین به ریزترین جزئیات آن می‌پردازم:

شبیه‌خوانی در اراک به صورت سیار بوده و از زمانی که شهر ساخته شد، بیشتر از دو محله نداشت و هر کدام از محله‌ها دستگاهی (دستگاه به معنی مجموعه عزاداران، وسائل و تجهیزات انجام عزاداری و شبیه‌خوانی اطلاق می‌شد و افرادی که برای خدمتکاری یا نوحه‌سرایی به کار گرفته می‌شدند، عموما از افراد کم‌درآمد با تعیین مزدی به این گروه‌ها می‌پیوستند) مخصوص به خود داشته که پس از اختلافات و نزاع‌ها، عاقبت با قرار معینی، از اول بازار وارد و در حین نوحه‌سرایی و نمایش جریان کامل کربلا تا آخر بازار می‌رفتند و در آخر بازار ختم دستگاه بود.

اکثر افرادی که در دستگاه تعزیه سیار نقش ایفا می‌کردند، از گروه‌های کارگر، پیشه ور، کشاورز و از طبقات کم‌درآمد بودند و عده‌ای هم از روستاها جهت نوحه‌سرایی اجیر بودند. محل برگزاری از قدیم الایام از اول بازار تا آخر بازار بود و بدین شکل وارد بازار می‌شدند که دستگاه محله قلعه صبح می آمد.

در ابتدا تجهیزات و وسائل را از منازل و مساجد خود می‌آوردند و در شرق خیابان امام خمینی‌(ره) جمع می‌شدند و بانی محله قلعه یا همان سرپرست با معین‌البکاء مشغول هدایت دسته‌های عزاداری و شبیه‌خوان‌ها می‌شد و وسائل شبیه‌خوانان موافق و مخالف را روی اصل منطقی به ترتیب دنبال هم قرار می‌داد و وارد بازار می‌شد به‌طوری‌که فاصله یک کیلومتری، گاهی سه ساعت به‌طول می‌انجامید‌.

دستگاه محله حصار بعدازظهرها به بازار می‌رفت و به‌همان ترتیب یاد شده برای محله قلعه، پس از منظم شدن در غرب خیابان امام خمینی (ره) وارد بازار می‌شد.

تمام گفت‌وشنودهای شبیه‌خوانی‌ها به وسیله شعر و بحر طویل بود که اکثرا سروده‌های شعرای دوره صفویه نظیر محتشم کاشانی بود.
شبیه‌خوانان که در نقش‌های موافق‌خوان و مخالف‌خوان بودند، بیشتر اشعار را از حفظ داشتند و گاها از روی نسخه می‌خوانند. دلیل این امر آن بود که یک گوشه در یک روز، حدود ۳۲ بار خوانده می‌شد و این تکرار باعث از حفظ شدن شبیه خوانان می‌شد.

به دلیل اختلافات دو محله حصار و قلعه که ریشه در قبل از ساختن شدن شهر اراک دارد، بعد از بناشدن شهر به دو محله قلعه و حصار کوچانده شدند اما این کوچاندن باعث نشد که اختلافی که به رقابت تبدیل شده بود، به فراموشی سپرده شود.

این رقابت‌ها به مجالس عزاداری نیز کشیده شده و تا حال حاضر که نگارنده این سطور را می‌نگارد، همچنان این رقابت و اختلاف به شکل کمرنگ نیز وجود دارد. در همان زمان برگزاری تعزیه سیار بعد از زد و خوردهای بسیار، آخر به این نتیجه رسیدند که از روز ششم که دستگاه‌ها وارد بازار می‌شوند، صبح‌ها محله قلعه و بعدازظهرها محله حصار باشد ولی در روز عاشورا، صبح محله حصار و بلافاصله محله قلعه وارد شود. در نتیجه در روز عاشورا، برگزاری تعزیه سیار از ۸ صبح بدون وقفه تا ۲ بعدازظهر ادامه داشت.

ترتیب ورود عزادران به بازار از این قرار بود که ابتدای دستگاه، تعداد کثیری علم و پرچم به اندازه‌های مختلف در حدود یکصد پرچم به وسیله کودکان و بزرگسالان حمل می‌شد و به عنوان طلیعه‌داران دستگاه بودند. بعد از آنها در حدود ۵۰ نفر از ریش سفیدان محله و معتمدین در صف ۸ یا ۹ نفره وارد بازار می‌شدند. آنگاه شخصی که آواز و صدای خوبی داشت، با لباس عربی و لهجه غم‌انگیز به‌نام «چاووش» و یا «بشیر پیش تاز» (پیشباز) می‌آمد و بعد از آن نقاره‌خانه دستگاه وارد می‌شد.

بدین ترتیب که تعداد هشت شتر را با فرش‌های قیمتی و پارچه‌های زری و ترمه تزئین کرده و دوشتر اول را دو نفر نوازنده ساز دهنی‌(سرنا) که سوار بر شتر بودند با صدای هرچه بلندتر مشغول ساز زدن بود. تن صدا و آهنگ آنها نوایی غم‌انگیز و حزن‌آور داشت و روی شش شتر بعدی، دهل‌های بزرگ نصب کرده و شش نفر با لباس‌های یک فرم و به شکل سربازان قدیمی که اکثرا قرمز رنگ بود و سوار بر شتر بودند هر کدام با دو ترکه چوب با هم روی طبل‌ها می‌زدند وآهنگ خاصی هماهنگ با صدای نقاره ایجاد می‌کردند.

تمامی آواها با هم القای فضای غم‌انگیز می‌کرد. بعد از نقاره‌خانه، تعدادی پرچم و چهلچراغ را حمل می‌کردند که صدای نقاره‌خانه مزاحم تعزیه‌خوانان بعدی نشود. بعد از آن تعزیه خوانان با لباس‌های مخصوص به خود قرار می‌گرفتند. در ابتدا حارث دو طفلان مسلم را می‌آورد و در جنگ و گریز این گوشه را اجرا می‌کرد. مجددا برای اینکه صدای دسته بعدی تعزیه مزاحم دسته قبل نشود، در فاصله دو دسته تعزیه‌خوان، تعدادی پرچم و چهلچراغ حمل می‌شد و همینطور تا آخر مراسم به نسبت یگ گروه تعزیه‌خوان یک دسته چهلچراغ و علامت نیز وجود داشت.

از روز ششم تا روز دهم محرم، هر روز، مجلس تعزیه‌خوانی را به یکی از ائمه نسبت می‌دادند به‌طوری‌که روز ششم مجلس «حجةالوداع» بود که با ورود دوطفلان مسلم و حارث آغاز می‌شد و روز هفتم مجلس تعزیه‌خوانی منتسب به «قاسم بن حسن» بود و روز هشتم به مجلس «علی اکبر بن حسین» و روز نهم به مجلس تعزیه خوانی «ابوالفضل العباس» و روز نهم اجرای این مراسم که مصادف بود با روز دهم محرم و روز عاشورا، مختص تعزیه‌خوانی مجلس شهادت‌ امام حسین‌(ع) بود.

با توجه به نظم ذکر شده، معین‌البکاء نیز بر همین منوال مجالس تعزیه و تعزیه‌خوان‌ها را می‌چید.

هر مجلس تعزیه‌خوانی در هر روز تا ۵۰ صحنه می‌رسید که برای عدم تداخل صدا و برقراری نظم خاصی مابین آنها در فاصله علم و کتل قرار می‌گرفت و در انتها سینه‌زنی و سقایی و زنجیرزنان قرار می گرفتند.
طول این دستگاه تقریبا در حدود دو کیلومتر بود به‌طوری‌که در روز نهم و دهم محرم، مجلس کامل واقعه کربلا را می‌خواندند و بسیار مفصل بود.

نفرات مخالف یاران امام حسین(ع) در هر گوشه زیاد بودند و همه آنها لباس تعزیه پوشیده بودند. لباس‌های آنها شامل یک کوپه بود.(کوپه اصطلاحی است که تعزیه‌خوان‌ها به هر دست لباس که برای هر شبیه‌خوان تهیه می‌شد، می‌گفتند که شامل البسه، کفش، ابزار جنگ و غیره بود)آنها ملبس به لباس عربی و اسلحه به خصوص تیر و نیزه و شمشیر بودند.

در روز دهم لشگری به یاری امام حسین(ع) می‌آید به نام «زعفر جنی» که پنجاه نفر بودند. این لشگر نیز با لباس‌های سفید و کلاه سیاه مخروطی شکل آهنی و نقاب به صورت زده بودند و با موسیقی گفتاری خاص اشعاری می‌خواندند و در دست شمشیر داشتند و منظم در بازار حرکت می‌کردند. شیر فضه را در جنگل نشان می‌دادند.

جنگل را بر روی ماشینی بدون اتاقک می‌آراستند و شیر ( انسانی در پوست شیر بود ) را نشان می‌دادند که از جنگل برای پاسداری از یاران امام حسین(ع) بیرون می‌آید.

۴-مجالس تعزیه از روز ششم تا روز یازدهم بدین شکل بود:

روز ششم:

۱- گفت‌وگوی ابن زیاد و اشعث در کوفه
۲- وداع مسلم با امام حسین(ع)در مکه و حرکت به کوفه
۳- ورود مسلم به کوفه، ورود به منزل هانی و خواندن خطبه در مسجد
۴- وداع مسلم با دو طفلان و سپردن آنها به دست شربح
۵- رفتن مسلم به خانه شربح بر بالین طفلان در حالی‌که آ‌ن‌ها خواب هستند
۶- رفتن مسلم به منزل طوعه در زمان آوارگی
۷- یورش اشعث به خانه طوعه و در گیری با مسلم
۸- سئوال و جواب مسلم در حال گرفتاری با امام حسین(ع) بدون آن‌که امام را ببیند
۹- حجه الوداع، حرکت امام حسین(ع) از مدینه به طرف مکه و وداع امام حسین(ع) با قبر جد بزرگوارشان پغمبر(ص)
۱۰- وداع حضرت علی‌اکبر با فاطمه صغرا
۱۱- وداع حضرت ابوالفضل با مادرش ام‌البنین
۱۲- وداع امام حسین(ع) با عبدالله جعفر

روز هفتم:

۱- شمر و ابن زیاد
۲- حضرت امیر و طفلان
۳- طفلان مسلم در حالتی که گم شده‌اند
۴- گفت‌وگوی حر و ابن زیاد
۵- گفت‌وگوی حر و هاتف
۶- گفت‌وشنود ابن سعد و ابن‌زیاد
۷- آمدن حر به دور خیمه‌ها امام حسین(ع)
۸- گفت‌وگوی امام حسین(ع) با حضرت سکینه (س) دخترش
۹- گفت‌وگوی امام حسین (ع) و ام‌لیلا
۱۰- گفت‌وگوی حضرت زینب و ام‌لیلا
۱۱- گفت‌و‌شنود حر و حضرت ابوالفضل
۱۲- گفتگوی حر و امام حسین(ع) و حضرت علی اکبر و خواستن آب
۱۳- حر و امام حسین(ع)
۱۴- توبه حر در خدمت امام حسین(ع)
۱۵- جنگ حر و پسرش با مخالفین

روز هشتم:

۱- چوپان و نی زن و گوسفند
۲- گفتگوی امام حسین با حضرت قاسم فرزند امام حسن
۳-گفت‌وشنود امام حسین با حضرت زینب
۴- دو طفلان مسلم در زندان
۵- دو طفلان در دست حارث
۶-گفت‌وگوی امام حسین وحضرت علی‌اکبر و حضرت زینب
۷- وداع حضرت علی‌اکبر با مادرش ام لیلا
۸- حضرت علی اکبر و امام حسین و ام‌لیلا هنگامی‌ که حضرت علی اکبر عازم جنگ است
۹- امام حسین و حضرت علی‌اکبر و ام‌لیلا هنگام کفن پوشی حضرت علی اکبر
۱۰- وداع حضرت علی اکبر با حضرت سکینه
۱۱- وداع حضرت علی اکبر با حضرت علی اصغر
۱۲- حضرت عباس و شمر در پشت خیمه‌ها
۱۳- شمر و ابن‌سعد و حضرت علی اکبر و مبارزه خواستن حضرت علی اکبر
۱۴-حضرت علی‌اکبر و ام‌لیلا و برگشت به خیمه
۱۵- حضرت عباس وحضرت سکینه
۱۶- گفتگوی حضرت علی(ع) (غایب) با حضرت عباس
۱۷- ام‌لیلا وحضرت زینب
۱۸- مسیب و وزیر و نامه خواندن امام حسین(ع)

روز نهم:

۱- چوپان و دو طفلان مسلم
۲- شمر و ابن‌سعد
۳- گفت‌وگوی حضرت قاسم با امام حسین
۴- گفت‌و‌شنود حضرت عباس و امام حسین
۵- گفتگوی امام حسین و حضرت زینب و تعبیر خواب حضرت زینب
۶-وداع امام حسین با حضرت زینب
۷- کفن بری حضرت زینب برای جوانان بنی‌هاشم
۸-حضرت عباس و حضرت علی‌اکبر
۹- جنگ حضرت علی‌اکبر با شمر
۱۰- فاطمه صغرا و عرب
۱۱- جنگ حضرت قاسم
۱۲-حضرت زینب و ام‌لیلا و نعش حضرت علی‌اکبر
۱۳- حضرت عباس و امام حسین وحضرت سکینه
۱۴- حضرت عباس و شمر
۱۵-گفت‌وگوی حضرت عباس باحضرت زینب
۱۶- وداع حضرت عباس با حضرت سکینه
۱۷-وداع حضرت عباس با امام حسین و اهل‌بیت
۱۸- حضرت عباس وحضرت سکینه و فرات

روز دهم:

۱- گفت‌وگوی شمر و ابن‌سعد
۲- حضرت عباس در حالی‌که دستان او افتاده سوار بر اسب
۳- اتمام حجت امام حسین با شمر
۴- گفت‌وگوی امام حسین با حضرت زینب
۵- حمله شمر به خیمه‌ها زمانی‌که امام حسین خوابیده
۶-حضرت زینب و فضه در حال بردن کفن برای امام حسین
۷- وداع امام حسین باحضرت زینب
۸- امام حسین و عرب قاصد فاطمه صغرا
۹- آوردن حضرت علی اصغر به جلوی لشگر به وسیله امام حسین برای گرفتن آب و تیرزدن حرمله به گلوی حضرت علی‌اصغر
۱۰- وداع امام حسین باحضرت رقیه
۱۱- وداع امام حسین با حضرت سجاد
۱۲- امام حسین و درویش
۱۳- شهربانو وحضرت زینب بالای نعش حضرت علی‌اصغر
۱۴- گفت‌وگوی امام حسین با حبیب ابن مظاهر
۱۵- گفت‌وگوی غلام ترک با شمر و جنگ با او
۱۶- امام حسین و عبدالله و شمر و شهادت عبدالله
۱۷-جنگ حضرت امام حسین با شمر و شهادت امام

روز یازدهم:

۱- حضرت امیرالمومنین و ام کلثوم در کشیک خیمه
۲- وداع شهربانو وحضرت زینب
۳- وداع شهربانو باحضرت سکینه
۴- حضرت فاطمه زهرا و حضرت زینب در کشیک خیمه گاه
۵- عبدالله یزدگرد با شهربانو
۶- امام غایب با شهربانو
۷- خواب دیدن فاطمه صغرا، حضرت علی اکبر را
۸- طفل آتش گرفته و مرد شامی
۹- طفل گمشده و سید سجاد و حضرت زینب
۱۰- ورود شمر به شام و گفت‌وگو با یزید
۱۱-امام غایب وحضرت رقیه
۱۲- گفت‌وگوی شمرو یزید با سر امام حسین
۱۳- خطبه حضرت سجاد در مسجد شام
۱۴- خبرآوردن بشیر از جریان کربلا به مدینه و گفت‌وگو با عبدالله جعفر

۵-وجود گروه‌هاي مستقل شبیه‌خوان و رقابت بين گروه‌هاي متشكله در اراك مشهود و ملموس بوده است.

شايد يكي از دلايل رقابت بين گروه‌هاي متشكله به دنبال تقسيمات شهري اراك به دومحله «قلعه» و «حصار» كه محور اين دو محله در اصل بازار سراسري اراك بوده باشد كه از همان ساليان اوليه شكل‌گيري اين شهر، رقابت‌هاي شديد و احيانا دو دستگي‌هاي نفاق انگيز بين قلعه و حصار ايجاد مي‌شود كه اغلب مسئله ساز و زيان آور بوده است.

اما همين چشم و همچشمي ها و رقابت در تعزيه‌داري ماه محرم بخصوص ايام عاشورا باعث برگزاری هرچه باشكوه‌تر مراسم تعزيه در اراك شد.

می‌دانیم که تعزيه‌خواني در اراك از ويژگي‌هاي خاصي برخوردار بوده است كه در نوع خود كم نظير و شايد هم در مواردي بي‌نظير بوده باشد. غالبا محل برگزاري تعزيه در اكثر شهرها و محل‌ها، تكيه يا ميداني بوده است كه جهت برگزاري تعزيه اختصاص مي‌دادند و ناظران و علاقمندان در اطراف ميدان يا تكيه ايستاده يا نشسته قرار مي‌گرفتند و مجريان تعزيه زير نظر تعزيه‌گردان با نواي مخصوص نقش خود را ايفا مي‌کردند به‌طوري‌كه يك صحنه دو يا چند بار تكرار نمي‌شده است.

بديهي است در اين حالت تكرار صحنه غيرلازم بوده است حال آنكه در اراك از اين قاعده پيروي نمي‌شده است.

محل برگزاري تعزيه در اراك، بازار عمومي شهر بوده است كه بصورت يك راسته به طور تقريبي هشتصد متر كه به هشت قسمت صدمتري تقسيم شده است.

عرض بازار حدود هفت متر كه هم داخل مغازه‌ها و هم حدودا ۱/۵ متر جلوي هر مغازه، محل نشستن تماشاچيان بوده است و چهار متر بقيه از هفت متر عرض بازار محل اجراي تعزيه‌خوانان بوده است.

هر تعزيه‌خوان موظف بوده است كه نقش خود را در هر گذر صد متري چهار بار اجرا كند چرا كه تماشاچيان در مسافت بيشتر از ۲۵ متر ، صداها را نمي‌شنيدند، مضافا بر اينكه زمان اجراي هر صحنه در تمام طول بازار براي مجريان صحنه مي‌بايست به يك نسبت باشد. به‌طوري‌که زمان‌بندي نمي‌بايست به‌هم بخورد تا تعزيه‌خواني مجبور نشود صحنه‌اي را نيمه تمام گذارده يا بيش از حد مقرر صحنه را تكرار کند.

با توجه به اين امر مي‌توان پي برد كه تعزيه اراك از نظم و برنامه خاصي در طول هشتصد متر كه داراي ۳۲ صحنه بوده است. (هشت قسمت ، هر قسمت چهار صحنه ) پيروي مي‌كرده است.

ايجاد سكون و سكوت در تماشاگران، خاص تعزيه در اراك بوده است و اين بدان معني است كه تعزيه اراك از جذبه خاصي برخوردار بوده است.

تعزيه با چنين ويژگي زماني در اراك اجرا مي‌شده است كه جمعيت اراك حداكثر چهل هزار نفر بوده است. اگر به فرض اين جمعيت جهت ديدن تعزيه بازار اراك مي‌آمدند با احتساب آنكه در ۱/۵ متر جلوي هر مغازه، سه رديف تماشاچي و در داخل مغازه هم حداكثر سه رديف تماشاچي و در هر طرف بازار شش رديف و دردو طرف ۱۲ رديف تماشاچی نشسته ( متر طول رديف‌ها ۹۶۰۰=۱۲*۸۰۰ متر) حال اگر به هر نفر نيم متر جا اختصاص بدهيم (نفر ۱۹۲۰۰= ۹۶۰۰*۲)كه تقريبا معادل بیست هزار نفر مي‌شود.

به‌اين ترتيب تعداد تماشاچیان فقط بازار اراک محل مناسب جهت اجرای تعزيه می باشد.

با توجه به رقابت‌های شدیدی که بین دو محله «بارو» و «حصار» وجود داشت اما هیچ‌گاه باعث بی‌احترامی و بی‌حرمتی افراد این دو گروه به همدیگر نمی‌شد. ورود هر دسته از دو گروه اصلی به این شکل بود که دسته‌های جوان‌تر و با قدمت کمتر، اول وارد بازار می‌شدند و به سینه‌زنی و زنجیرزنی می‌پرداختند و بعد گروه‌های با قدمت بیشتر وارد بازار می‌شدند و در انتها دسته پیش کسوت وارد بازار می‌شد.

براي ايجاد سكوت، بعد از دسته‌های تعزیه‌خوان ، شترسواران وارد می‌شدند و بعد دسته‌های زنجیرزن و سینه‌زن به همان ترتیب یاد شده مراسم خود را انجام می‌داد.

مجريان اين نمايش مذهبي، متشكل از گروه‌هاي مختلفي بودند كه از آن جمله بازاريان و تجار، كارگران، پيشه وران، كشاورزان و ريش سفيدان محله‌هاي بارو و قلعه بودند.

مرسوم بود که تعزیه‌خوان‌ها، شب قبل برای دریافت نسخه و لباس اجرای فردای خود، به منزل بانی و سرپرست مراسم (قلعه یا حصار) می‌رفتند و دستورات لازم را برای بهتر اجرا شدن مراسم روز بعد در یافت می‌کردند.

مدت يك هفته از صبح الي ظهر و از ظهر الي غروب كه گاهي اوقات خانواده‌ها حتي براي خوردن غذا نيز محل مزبور را ترك نمي‌كردند و كودكان و خردسالان با ديدن صحنه‌هاي متنوع نمايش مذهبي و تراژيك گاهي از ترس فريادي از گلوي خود بيرون مي‌آوردند كه مادر طفل مجبور مي‌شد به نحوي طفل را ساكت كند و گاهي اوقات تنوع رنگ و موسيقي ملايم و حزن انگيز سبب مي‌گشت كه عده‌اي به خواب كوتاهي فرو روند كه اين خواب مدت كوتاهي بود چرا كه با نواختن موسيقي حماسي، به ناگاه نظرها به سوي دستگاه تعزيه‌خوانان معطوف مي‌شد.

مردان و زنان چنان با ديدن صحنه‌هاي نمايش تحت تاثير قرار مي‌گرفتند كه سر از پا نمي‌شناختند و بر سر و صورت خود مي‌زدند و جوانان و نوجوانان انگشت حيرت به دهان مي‌گزيدند و براي لحظه‌اي برق از چشمان‌شان مي‌جهيد.

چهار سوق بازار اراك که تقريبا در انتهاي بازار سراسري قرار گرفته، فضايي است به شكل تقريبا دايره‌اي كه چهار گذر بازار نسبت به اين فضا كاملا متصل مي‌باشد.در اين نقطه، نمايش مذهبي به اوج خود مي‌رسيد.

هدف از نشان دادن نمايش در اين محل، بيشتر نمايش قدرت و جوانمردي، گذشت و ايثار بوده و از آنجايي كه هر درام نمايشي داراي آغاز و ميانه و پايان است و تعزيه يك تراژدي مذهبي است ليكن سعي شده كه در اين نقطه يعني چهار سوق بازار، نمايش به اوج خود رسد.

هنگام ظهر عاشورا با شنيدن بانگ «الله اكبر» علم‌ها و علامت‌ها بر روي زمين خوابانيده مي‌شد و براي احترام به لحظه شهادت امام حسين (ع) و يارانشان لحظه‌اي سكوت مي‌كردند و به دنبال فغان‌ها و گريه‌زاري تماشاچيان در حاليكه بر سر و سينه مي‌زدند و فرياد حسين يا حسين به اوج خود مي‌رسيد. تعزيه عاشورا در اين مقطع پايان مي‌پذيرفت.

+ نوشته شده در  ۱۳۸۹/۰۵/۰۱ساعت 12:22  توسط وحید  |