شعر زیبا و آشنای « مادر » از جمله آثار مرحوم عبدالعلی نگارنده

مرحوم نگارنده متولد ۱۲۷۸ شهر اصفهان بود ؛ او بیش از دو دهه از عمر خویش را در جوار حرم ملكوتی حضرت امام رضا (ع) سپری كرد به این دلیل نیز اغلب او را شاعری خراسانی می‌ نامند.

همان گونه که مستحضر هستید ، این شعر در مجلس تعزیه خوانی حضرت علی اکبر (ع) با اندک تغییری ، از زبان مادر (ام لیلا ) بیان می شود که نمونه ی به نسبت کامل آن را می توان در اجراهای مرحوم مرتضی سلیمانی ، مرحوم نوری آتشکار و دیگر ذاکرین یافت .

 

 

كسى كه ناز مرا مى كشید مادر بود
كسى كه حرف مرا مى شنید مادر بود

 

كسى كه گنج بدستم سپرد بود پدر
كسى كه رنج به پایم كشید مادر بود

 

كسى كه شیره جان مى مكید من بودم
كسى كه روح به تن مى دمید مادر بود

 

كسى كه در دل شب از صداى گریه من
سپندوار زجا مى جهید مادر بود

 

كسى كه خارى اگر پیش پاى من مى دید
چو غنچه جامه به تن مى درید مادر بود

 

كسى كه دور اگر مى شدم ز دامانش
برهنه پا ز پیم مى دوید مادر بود

 

ز دست دشمن هستى در این سیه بازار
كسى كه جان مرا مى خرید مادر بود

 

كنار بستر بیماریم پرستارى
كه تا به صبح نمى آرمید مادر بود

 

بروزگار جوانى كسى كه قامت او
به زیر بار محبت خمید مادر بود

 

كسى كه در غم و اندوه و در پریشانى
به دردهاى دلم مى رسید مادر بود

 

گهى خشونت و تندى گهى عطوفت و مهر
نشان و مظهر بیم و امید مادر بود

 

گهى دعا و ثنا گاه ناله و نفرین
بهشت و دوزخ و وعد و وعید مادر بود

 

غرض كسى كه ز دنیا و آرزوهایش
براى خاطر من دل برید مادر بود

 

كشید رنج ز آغاز زندگى تا مُرد
كسى كه خیر ز عمرش ندید مادر بود

 

یكى شكسته قفس ماند و خسته مرغى زار
 كه از ثَرى به ثریا پرید مادر بود

 

چو درگذشت نگارنده با تأسف گفت
كه آن براه محبت شهید مادر بود


برچسب‌ها: شعر تعزیه, مادر, ام لیلا, نسخه تعزیه
+ نوشته شده در  ۱۳۹۵/۱۲/۱۴ساعت 20:18  توسط وحید  | 
مرحوم محمد رضا منصوری

مرحوم محمد رضا منصوری ، متولد سال ۱۲۹۴ 
حبیب آباد برخوار

ایشان از ۱۴ سالگی شروع به نوشتن شعر کردند که بیشتر شعرهای ایشان در مورد تعزیه و تعزیه خوانی بود.
یکی از شعرهای معروف ایشان که هنگام ورود شمر به کربلا توسط مرحوم استاد نبی الله فقیه و هم اکنون توسط شاگرد او سید مهدی مؤمنی خوانده می شود این شعر زیبا است :

بزن طبالچی طبلت که عاشورا بود امروز
تو ای شیپورچی شورش نما غوغا بود امروز
مغنی ساز کن از ببرط و مزمار و چنگ و دف
زمین کربلا یک محشر عظما بود امروز
نه من شمرم، نه آن بن سعد،نه آن نوباوه ی حیدر
نه آن حر ریاحی آن دلیر نام دار امروز
برای آن که شرکت در عزای شاه دین داریم
بکا ابکا تباکا شاهد این مدعا امروز
اگر یک دانه اشکی فی الحقیقت ریزد از چشمی
شفیع جملگی گردد شهید کربلا امروز

ایشان پس از طی یک دوره بیماری در تاریخ ۱۳ / ۱۲ / ۱۳۹۵ به سرای باقی شتافت و مدفن وی در آستان مقدس حضرت عبدالمؤمن حبیب آباد می باشد

 


برچسب‌ها: تعزیه خوانی, شعر تعزیه, شاعر تعزیه, تعزیه برخوار
+ نوشته شده در  ۱۳۹۵/۱۰/۰۸ساعت 14:52  توسط وحید  |